۲۸ مرداد ۱۳۸۹، ۹:۳۶

شرایط و اسرار دعا/

آثار از خودگذشتگی/ سفارش دعا برای والدین

آثار از خودگذشتگی/ سفارش دعا برای والدین

خبرگزاری مهر - گروه دین و اندیشه: حضرت آیت‌الله مجتبی تهرانی با تأکید بر ضرورت دعا برای والدین نتایج آن را برشمرد و آثار از خودگذشتگی را تشریح کرد .

سفارش به دعا برای دیگری

سال گذشته به بحثی اشاره کرده بودم که در جلسات گذشته با عنوان سرعت و بطئ در اجابت، یک روایت آن را دوباره مطرح کردم. آن روایت این بود که اگر کسی برای دیگری، پشت سرش دعا کند، دعایش سریع‌تر به اجابت می‏رسد. حالا می‏خواهم بحث دیگری را در باب دعا مطرح کنم. البته من گام به گام پیش می­روم تا به اصل مطلب برسم. بحث این است که ما در روایات می‏بینیم که به «دعا برای دیگران» بسیار سفارش شده است. من نمی‏توانم همه روایات را بخوانم ولی روایات بسیاری ـ ‌تحت عناوین مختلف‌ـ داریم که مضمون آن‌ها این است که شما برای دیگران دعا کنید! حتی آیات قرآنی متعددی هم در این رابطه وجود دارد که من به بعضی از آن‏ها اشاره می‏کنم.

1. سفارش به دعا برای والدین

در خصوص دعای پدر و فرزند، سفارش ویژه‏ای شده است؛ چه پدر برای فرزند دعا کند و چه فرزند برای پدر دعا کند، هر دو مورد تأکید شده است . من یکی، دو مورد از این آیات را به عنوان نمونه می‏خوانم وگرنه آیات متعددی در این رابطه داریم که اگر می‏خواستم همه را بیاورم و مطرح کنم وقت جلسه تمام می‏شد. مثلاً در آیه‏ای دارد: «رَبَّنَا اغْفِرْ لی‏ وَ لِوالِدَیَّ وَ لِلْمُؤْمِنینَ یَوْمَ یَقُومُ الْحِسابُ».(سوره ابراهیم، آیه 41) پروردگارا! از من و پدر و مادرم و از همه مؤمنین، در روز حساب بگذر.

در آیه دیگر دارد: «رَبِّ اغْفِرْ لی‏ وَ لِوالِدَیَّ وَ لِمَنْ دَخَلَ بَیْتِیَ مُؤْمِناً وَ لِلْمُؤْمِنینَ وَ الْمُؤْمِنات‏».(سوره نوح، آیه 28) خدایا! من و پدر و مادرم و هرکسی که با ایمان به خانه من وارد می‏شود و همچنین همه زنان و مردان مؤمن را ببخش. این آیه دو مورد را ذکر کرده است؛ هم مؤمنین و مؤمنات را ذکر کرده و هم پدر و مادر را؛ اما پدر و مادر را به طور خاص قبل از دیگران آورده است.

یا در جای دیگر آمده است: «وَ اخْفِضْ لَهُمَا جَنَاحَ الذُّلِّ مِنَ الرَّحْمَةِ وَ قُلْ رَبِّ ارْحَمْهُما کَما رَبَّیانِی‏ صَغِیراً».(سوره اسراء، آیه 24) یعنی بال‌هاى تواضع خویش را از سر دوستی و محبّت در برابر پدر و مادر بگستران و بگو «پروردگارا! آن‏ها را مورد رحمت خویش قرار ده، همان‏گونه که آن‏ها مرا در کوچکى تربیت کردند». خداوند راجع به پدر و مادر، امر می‏کند که آن‏ها را این‏طور دعا کنید.

سرعت اجابت دعای والدین و فرزندان

در باب اجابت این نوع دعا روایات متعددی داریم، به این مضمون که این دعاها سریع‌الإجابه هستند. در این رابطه یک روایت از پیغمبر اکرم(ص) است که حضرت فرمودند: «دُعَاءُ الوَلَدِ لِلْوَالِدِ کَالْآخِذِ بِالْیَدِ».(الفردوس) یعنی دعای فرزند برای پدرش مثل گرفتن با دست است. یعنی هیچ فاصله‏ای بین دعا و نتیجه دعا نیست. یا درباره دعای پدر برای فرزند روایت داریم: «دُعَاءُ الْوَالِدِ لِوَلَدِهِ مِثْلُ دُعَاءِ النَّبِیِّ لِأُمَّتِهِ».(جامع الاحادیث) دعای پدر برای فرزندش مانند دعای پیغمبر برای امت خویش است. یعنی این‌طور تشبیه می‌کند.

در روایت دیگری از پیغمبر اکرم(ص) آمده است: «دُعَاءُ الْوَالِدِ یَفْضِی إلَی الْحِجَابِ».(جامع الاحادیث) دعای پدر از حجاب می‏گذرد و دیگر مانعی بر سر راه خود ندارد. یعنی اگر پدر برای فرزندش دعا کند، این دعا بدون حجاب خواهد بود و از تمام حجاب‏ها می‏گذرد. روایت دیگر در همین باب از پیغمبر اکرم این‌طور وارد شده است که: «کُلُّ شَیْئٍ بَیْنَهُ وَ بَیْنَ اللهِ تَعَالَی حِجَابٌ إلَّا شَهَادَةَ أنْ لا إلَهَ إلَّا اللهِ وَ دُعَاءَ الْوَالِدِ لِوَلَدِهِ».( جامع الصغیر و زیادته) میان هر چیز و خدای‌تعالی ممکن است حجابی وجود داشته باشد، مگر شهادت به وحدانیت او و دعای پدر برای فرزندش. اینجا دیگر هیچ حجابی در کار نیست. روایت در این باب زیاد است و این‏ روایاتی که من می‏خوانم فقط از باب نمونه است.

2. سفارش به دعا برای برادر مومن

آیاتی را که قرائت کردم، دعای برای مؤمنین و مؤمنات را کنار دعای برای پدر و مادر مطرح کرده بود. روایاتی را که در مورد پدر و مادر خواندم، با مفاد و مفهوم قسمت اول متناسب بود. در یک دسته از روایات جدای از «رابطه پدر و مادر با فرزند»، «دعا برای برادر مؤمن» را مطرح کرده و به عبارت دیگر، «رابطه ایمانی» را برای دعا کردن بیان کرده است. البته در بعضی روایات هم «دعا برای برادر مسلمان» مطرح شده است که ما الآن به آن کاری نداریم. من این روایاتی را که به آن اشاره کرده بودم می‏خوانم. از امام باقر(ع) نقل شده که حضرت فرمودند: «أَسْرَعُ الدُّعَاءِ نُجْحاً لِلْإِجَابَةِ دُعَاءُ الْأَخِ لِأَخِیهِ بِظَهْرِ الْغَیْبِ».(الکافی) من این روایت را قبلاً مطرح کرده بودم، ولی الآن می‏خواهم مطلب دیگری را توضیح دهم.

آثار دعا برای دیگران

· افزایش روزی و دفع بلاء

ما روایات متعددی داریم که نمی‏رسم همه آن‏ها را مطرح کنم. شاید من در این رابطه ده‏ها روایت دیده‏ام و آیات متعددی هم هست که سفارش می‏کند که در حق دیگران دعا کنید؛ بعد هم در خصوص فرزند و پدر، سفارش‏های زیادی وجود دارد. در یک روایت از امام صادق (ع) نقل شده است که: «دُعَاءُ الْمُسْلِمِ لِأَخِیهِ بِظَهْرِ الْغَیْبِ یَسُوقُ إِلَى الدَّاعِی الرِّزْقَ وَ یَصْرِفُ عَنْهُ الْبَلَاءَ».(وسائل الشیعه) با توجه به این روایت و روایات مشابه دیگری که زیاد هم هست و من فقط به یکی از آن‏ها اشاره می‏کنم، می‏فهمیم که «دعا برای غیر»، روزی را زیاد می‏کند و در جلب روزی و به دست آوردن آن تسریع می‏کند. اینکه در روایت «یَسُوقُ» آمده بود، یعنی در اینکه روزی به دست تو برسد سرعت می‏بخشد. از طرف دیگر دعا برای غیر، از تو دفع بلا هم می‏کند.

تو برای یک برادر مؤمن دعا می‏کنی و اثر این دعا در مورد او زود حاصل می‏شود. اما از طرفی این دعا بر روی خود تو هم اثر دارد و آن این است که برای تو که داعی هستی، نه مَدعُوٌّ له که برای او دعا کرده‌ای، جلب روزی و دفع بلا می‏کند. ممکن است تو برای شفای کسی از بستگان، رفقا یا هر کسی از مؤمنین پشت سرش دعا کنی که خدایا، او را شفا بده؛ همین دعا اثر دارد. اثرش این است که روزی تو زیاد می‏شود و از تو دفع بلا می‏شود. تو برای او دعا کرده‏ای که خدا او را شفا دهد، اما اثر این دعا این است که روزی‏ات با سرعت به دست تو خواهد رسید و اگر در سلسله علل بنا بر این است که بلایی به تو برسد، خدا راهش را عوض می‏کند و از تو دور می‏شود.

پس دعا برای غیر، بر روی «داعی» تأثیر می‏گذارد و این‏ که به دعا کردن برای غیر، سفارش شده و در آیات و روایات هم می‏بینیم افرادی را برای دعا کردن، یا به طور کلی مؤمنین و مؤمنات، یا به طور خاص و شخصی، پدر و مادر را ذکر می‏کند، به همین منظور است و بعد هم آثاری دارد که مطرح شده‏اند.

· تولد دعا از دعا

اما مطلبی را که می‏خواهم بگویم و مطلب بسیار مهم و اساسی هم هست، چیز دیگری است. تا به حال بحث ما این بود که یک سنخ اموری هستند که روی دعا اثر می‏گذارند و یا دعا دارای آثاری از قبیل جلب رزق و دفع بلا است. حالا می‏خواهم مطلب جدیدی را بگویم و آن این است که ما در معارفمان داریم که از دعا برای غیر، دعا متولد می‏شود. این یک مطلبی است که تا به حال نشنیده‏اید. حالا من باید این را توضیح دهم. فرض بفرمایید اگر شما برای دیگری دعا کنید، به خاطر دعای شما، یک موجود دیگری که برای شما نامرئی است، برای شما دعا می‏کند. موجودی نامرئی به سبب دعای تو در حق دیگری، برای تو دعا می‏کند.

1. دعای فرشتگان برای داعی

حالا این را هم تقسیم‏بندی می‏کنم. چون دو مورد است؛ یکی عبارت از فرشتگان هستند. تو دعا کردی برای برادر مؤمنت یا هر کس دیگری؛ غیر از آن اثری که مترتب بر دعای تو است، از این دعای تو دعای دیگری متولد می­شود. یعنی آن فرشته الهی که مأمور است برای ثبت و ضبط گفتارهای من و تو و مأمور است که دعاها را به مبدأ برساند، او آنجا برای تو دعا می‏کند. من تعبیر کردم به «موجود غیر مرئی» که او برای تو دعا می‏کند. یعنی متولّد می‏شود از دعای تو دعایی، آن هم از موجود غیر مرئی که به آن‏ها می‏گوییم ملائکه یا فرشته.

دو برابر برای تو!

خوب آن داعی نامرئی کیست و چه دعایی می‏کند؟ من ذیل دو روایت مطلب را توضیح می‏دهم. در ادامه همان روایت قبل دارد: «فَیَقُولُ لَهُ مَلَکٌ مُوَکَّلٌ بِهِ آمِینَ!» یعنی ملک موکّل بر دعای تو اولاً او هم آمین می‏گوید تا دعایت زودتر به اجابت برسد. چون گفتیم اگر برای غیر دعا کنی «أسرعُ اجابتاً» است و زودتر اجابت می‏شود. اما آن فرشته بلافاصله بعد از «آمین» می‏گوید: «وَ لَکَ مِثْلَاهُ».(الکافی) یعنی «دو برابر این دعا برای تو»! او هم برای تو دعا می‏کند. یعنی «یتولّد من الدعاء، دعاءٌ بِضِعفَینِ»؛ از دعا برای غیر، یک دعا متولد می‏شود، اما نه یک برابر، بلکه دو برابر دعای برای غیر. یعنی می‌گوید همین که برای دیگری خیر خواستی، خدا دو برابرش را به تو بدهد. «لَکَ مثلاه» دعا است.

این غیر از آن آثاری است که قبلاً گفتم. این‏ها را از یکدیگر جدا کردم. یک وقت می‏گویی اثر دعا برای غیر این است که «یسوق الرزق» و «یدفع البلاء»؛ آن‏ها هم آثار دعا است. اما این دعای جدید است. «یتولّد من الدعاء، دعاءٌ و الداعی هُوَ المَلَک». از دعای تو، دعایی متولد می‏شود که داعی و دعاکننده آن هم فرشته است. مفاد دعایش هم این است که «دو برابر برای تو»! که من از این نتیجه و پی‏آمد، به «تولد دعا از دعا» تعبیر کردم. این امر نسبت به دعا در حقّ غیر است که در روایات ما وارد شده است. این مضمون در چند روایت آمده است و مفاد یک روایت نیست.

2. ندای خدا از عرش

یک مطلب بسیار بالاتر هم هست که در روایات داریم. اینجا داعیِ نامرئی، ملک و فرشته بود؛ اما یک وقت آن داعی مافوق فرشته است. چون مافوق او است، دعایش هم مافوق او است. من یک روایت از امام صادق (ع) بخوانم که حضرت فرمود: «إِذَا دَعَا الرَّجُلُ لِأَخِیهِ بِظَهْرِ الْغَیْبِ»، اگر شخصی در پشت سر برادر مؤمنش برای او دعا کند، «نُودِیَ مِنَ الْعَرْشِ»، از عرش ندایی می‏آید؛ اینجا دیگر بحث، بحث ملَک نیست؛ بحث خداوند است که خالق ملک است. از عرش ندا می‏شود که: «وَ لَکَ مِائَةُ أَلْفِ ضِعْفٍ مِثْلِهِ». برای تو صدهزار برابر مثل او است. ملَک محدود است و دعایش هم محدود است. برای همین گفت: «لَکَ مِثْلاهُ»؛ اما خدا نامتناهی است و این عددی را هم که ذکر فرموده است، برای تقریب به ذهن من و تو است که به داعی بسیار زیاد و بی نهایت می‏بخشد. لذا می‌فرماید «وَ لَکَ مِائَةُ أَلْفِ ضِعْفٍ مِثْلِهِ»؛ برای تو صدهزار برابر مثل آن‏چه که گفتی.

صد هزار برابر برای تو!

در ادامه روایت دارد که امام صادق (ع) فرمود: «وَ إِذَا دَعَا لِنَفْسِهِ کَانَتْ لَهُ وَاحِدَةٌ. فَمِائَةُ أَلْفٍ مَضْمُونَةٌ خَیْرٌ مِنْ وَاحِدَةٍ لَا یَدْرِى یُسْتَجَابُ لَهُ أَمْ لَا». این در حالی است که اگر برای خودش دعا می‏کرد، فقط به اندازه همان یک دعایش به او داده می‏شد. حضرت چقدر زیبا و استدلالی وارد شده‏اند. فرمود اگر همین چیزی را که برای برادر مؤمنش خواست، برای خودش می‏خواست، «کَانَتْ لَهُ وَاحِدَةٌ» یک چیز می‏داشت.

حالا بگو ببینم صدهزار تا که تضمین شده است، بهتر است یا یکی؟! آن هم کدام یکی؟! «وَاحِدَةٍ لَا یَدْرِى یُسْتَجَابُ لَهُ أَمْ لَا»؛ آن یکی که معلوم نیست مستجاب شود یا نه! اگر برای خودم دعا می‏کردم، یکی بود؛ اما یک چیزی که من نمی‏دانستم آیا به هدف اجابت می‏رسد یا نه. حالا بگو ببینم، صد هزار تایی که پشتوانه دارد و پشتوانه آن هم خود خداوند است و آن را ضمانت کرده است، بالاتر است یا یکی که معلوم نیست به هدف اجابت برسد یا نه؟!

به تعبیر اصطلاحی ما دعای برای غیر، علت تامّه‏ است برای دو چیز؛ یکی دعای فرشته و دیگری ندای خدا از عرش. این‏ها جزء معارف ما است و در روایات ما آمده است. اینکه من در بحث اهمیت دعا به سراغ دعا نسبت به غیر آمدم، به این خاطر است.

این معارف را کوچک نشمارید!

ما در معارفمان این‏ها را داریم. این‏ها را کوچک نشمارید. ماه مبارک رمضان که گفته می‏شود ماهی است که باید کلام رب را، تلاوت کنی و بازگو کنی، خود این، برای تو مؤثر است. از این طرف اینکه سفارش به دعا شده، به همین خاطر است. او با تو سخن گفته است، سخن او را تکرار کن و خودت هم با او سخن بگو! روش و شیوه‌اش را هم خودشان به ما یاد داده‏اند که چه کار کنیم. این را هم به ما آموخته‏اند. تو اگر حساب‏گر و سوداگری، حواست را جمع کن که این فرصت‏ها را از دست ندهی.

از «خود» رها شو و به «خدا» بپیوند!

من نکته‏ای را عرض کنم و آن نکته این است که انسان در این سنخ از امور باید یک نوع «از خود گذشتگی» داشته باشد، تا رستگار شود. «پای‏بندی به خود» من و تو را بیچاره می‏کند. رهایی از خود، راه‏گشا است. این سنخ از معارف می‏خواهد این مسائل را به ما بیاموزد. می‌فرماید برای دیگری دعا کن؛ چند برابر به تو می‏دهم. مدام به «خودت» نچسب! ای عاقل! اگر خودت را رها کنی، بیشتر به دست می‏آوری؛ چه رسد به این که خود را رها کنی و به خدا برسی که آن‏جا دیگر همه چیز از آن تو خواهد بود. از «منیّت» رها شو و به «خدائیّت» بپیوند. بسیاری بودند که همین کار را کردند و مشمول دعای اولیای خاصّ خدا شدند.

آثار از خود گذشتگی

داستان حرّ را شنیده‏اید. در بین راه به کاروان امام حسین (ع) رسید. در آن بیابان گرم، تشنه بودند. حضرت قبلاً پیش‏بینی کرده بود و فرموده بود که آب زیاد بردارید. حضرت دستور داد که به همه آب بدهند؛ حتی به مرکب‏هایشان. این‏ها همه درس است. حضرت نفرمود این‏ها دشمن هستند، یا آب‏ها را برای خودمان ذخیره کنیم. بلکه فرمود به این‏ها آب دهید تا بخورند. حتی اگر دشمن است، باشد! ما از این حرف‏ها نداریم.

ظهر که شد حضرت می‌خواست نماز بخواند. به حرّ گفت برو با اصحابت نماز بخوان! حرّ گفت نه، شما بایستید، ما هم پشت سر شما نماز می‏خوانیم. این هم یک گذشت از «خود» است. این‏ها همه از خودگذشتگی است. با هزار سرباز آمده است اما نماز را به امام اقتدا می‏کند. گفت تو پسر پیغمبر هستی، ما هم به تو اقتدا می‏کنیم. حضرت نماز را خواند. نماز که تمام شد حضرت فرمود که نامه‏های شما از کوفه آمده است. شما من را دعوت کردید و من هم برای همین آمدم. حرّ گفت: نامه‏ها را بیاورید! من از این‏ها نبودم و من به شما نامه ننوشتم.

امام حسین سوار شد و خواست حرکت کند که حرّ جلوی حضرت را گرفت. حسین (ع) به او گفت: «ثَکِلَتْکَ أُمُّکَ! مَا تُرِیدُ؟»(بحارالانوار) چه می‏خواهی؟ مادر به عزایت بنشیند! باز هم حرّ از خودش می‏گذرد. رو کرد به حسین گفت اگر کسی غیر از تو اسم مادر من را برده بود، همان‌طور اسم مادرش را می‏بردم؛ اما مادر تو فاطمه (س) است و من نمی‏توانم جز به بهترین وجه نام او را ببرم. همین از خود گذشتگی‌ها دستش را گرفت.

-----------------------------------------

منبع: پایگاه اطلاع رسانی آیت الله شیخ مجتبی تهرانی
 

کد خبر 1136488

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha